و چنین نگفت زرتشت

ساخت وبلاگ

کفش دوزک پیر:

هر روز بزرگتر می شی. هر سال پیرتر می شی. گاهی وقت ها، همراه با پیر شدن، با تجربه تر و فهمیده تر هم میشی. گاهی وقت ها هم نه، فقط رشد میکنی و عدد سنت بیشتر میشه، مثل یه درخت.

هر روز عاشق می شی. هر سال نیازمندتر می شی... به عشق، به یار، به محبت، به گرمای نگاه یک معشوق... گاهی وقت ها، اشتباهی عاشق میشی. عاشق آدم های اشتباه میشی. آدم هایی که خیلی از تو بهترن یا آدم هایی که خیلی از تو بدترن. گاهی عاشق آدم هایی میشی که از تو خوششون نمیاد. گاهی هم از آدم هایی خوشت نمیاد که عاشقت هستن.

می دونی، گاهی وقت ها تصویرهایی می بینی... تصویرهایی که آنچنان قلبت رو به آتش میکشن که آرزو میکنی ای کاش واقعی نبودن. تصویرهایی که بعد از دیدنشون میخوای به خودت دروغ بگی و خودت رو متقاعد کنی که فراموششون کنی چون میخوای یه کاری دربارشون انجام بدی اما... اما هیچ کاری نمیتونی بکنی. هیچ کاری. و زجر میکشی. درد میکشی. میسوزی. میدونی؟ زمانی کفش دوزکی رو میشناختم که همیشه میگفت دردی که تو رو مجبور به سکوت میکنه، خیلی دردناک تر از دردیه که تو رو مجبور به فریاد کشیدن میکنه. اون یه چیز دیگه هم میگفت. میگفت که نفهم و بی خبر باش تا خوشبخت باشی. چون اگه بفهمی یا اگه با خبر بشی، خواهی سوخت. درد خواهی کشید.

همچون اخوان به دنبال مسیحای جوانمردی خواهی گشت تا با اشاره ای نجاتت دهد
و همچون فروغ ایمان می آوری که نجات دهنده در گور خفته است
در آن لحظه می لرزی... و باز هم تصمیم میگیری به خودت دروغ بگویی
مسیح زنده است
نجات دهنده ی من هنوز آنجاست، آن بالا، همان جایی که دانته و محمد به آن سفر کرده اند،
آسمان ها، شاید هم بهشت...
غریق نجات ها در آب غرق می شوند، آتش نشان ها در آتش می سوزند، پزشکان بیمار می شوند،
نجات دهنده نیز خود به نجات نیازمند است، ناجی نجات دهنده ی تو کیست؟
چه دردی می کشند حیوانات،
زمانی چمرلین گفت: وقتی که نازی ها را نابود کنیم، جهان ما بهشت خواهد شد...
اما این بهشت هیچوقت به روستای مای لای ویتنام نرسید
بهشت
هنوز به تو هم نرسیده است

یه خبر خوب (124)...
ما را در سایت یه خبر خوب (124) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mypurplelife بازدید : 202 تاريخ : چهارشنبه 24 آبان 1396 ساعت: 18:56