سی سالگی و روز تولد سی سالگی 121

ساخت وبلاگ

همه میگن که سی سالگی سن ویژه ایه. مثل چهل سالگی. سنی که بیشتر مردها در اون دچار بحران میشن. بحران روحی و فکری. مثل یک مرحله ی بازنگری و ارزیابی برای کل زندگی می مونه. گذشته، حال و آینده ی آدم میاد جلوی چشماش. حالا اگه این بازنگری و ارزیابی، منفی از آب در بیاد، با خودش حسرت، پشیمونی، شرمندگی، ترس از آینده، ناامیدی و افسردگی به همراه میاره. حالا سوال من از خودم اینه که، آیا باید در روز تولد سی سالگیم خوشحال باشم؟ یا ناراحت؟ بترسم؟ یا آرامش داشته باشم؟ بزرگ شدن و مسن تر شدن، برای خیلی از آدم ها هیچ مسئله ای نیست، اما برای خیلی ها هم یادآور خیلی چیزهای بد میتونه باشه و اون ها رو بیشتر و بیشتر از آینده ی تاریک و سردی که برای خودشون می بینن به وحشت بندازه.

به هر حال، امروز چهار نفر از دوستام منو سورپرایز کردن. ساعت تقریبا دو بود که بی خبر اومدن خونه مون. البته برای من بی خبر بود. نه برای مادرم. قبلا نقشه ی این جشن تولد سورپرایزی رو با مادرم هماهنگ کرده بودن. یه کیک تولد با دو تا شمع که عدد سی رو نشون میداد. همیشه شنیدیم که میگن سن فقط یه عدده دیگه مگه نه؟؟؟ و یه هدیه ی قشنگ و دوست داشتنی. ماکت برج بیگ بن لندن. من عاشق این وسایل دکوری و فانتزی هستم. این کارشون خیلی خوشحالم کرد. این روز رو فراموش نمیکنم.

بیشتر نوشت اول: البته امروز بیست و هفتمه و روز تولدم فرداست

بیشتر نوشت دوم: روز تولد من و برادرزاده ی بزرگم یکیه. برای همین فرداشب میان خونه مون که با هم یه کیک کوچولویی بخوریم : )

یه خبر خوب (124)...
ما را در سایت یه خبر خوب (124) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mypurplelife بازدید : 209 تاريخ : چهارشنبه 24 آبان 1396 ساعت: 18:56